پارت بیست و نهم

زمان ارسال : ۲۹۳ روز پیش

چند ضربه به در اتاق نوید زدم و داخل رفتم. کمی آرام شده بود. توجهش به چشمان سرخم جلب شد و متوجه جدیت ماجرا برایم شد. لحنش را ملایم کرد و گفت:

ـ الان حالت بهتره؟

سرم را فرود آوردم.

با دست به صندلی اشاره کرد:

ـ بشین.

ر ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید